به گزارش قدس آنلاین، ثبتنام برای تصدی پست ریاستجمهوری از همین امروز شروع میشود و هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده بازار مباحثهها، مجادلهها و حتی مشاجرهها بر سر افراد و چهرههای مختلف داغ داغ شده است.
مسیر روشنی که رئیسجمهور شهید با فعالیت شبانهروزی در مقابل چهرههای سیاسی گذاشته است از یک سو و ضعف مفرطی که دستگاه سلطه در منطقه ایجاد کرده از سوی دیگر سبب شده در این دور حتی گروههایی که سابقاً تحریم انتخابات را در پیش گرفته بودند برای حضور در رقابت دورخیز کنند. هرچند این شور و هیجان نوید انتخابات شلوغ و با مشارکت بالا را میدهد، اما همزمان نگرانیهایی هم وجود دارد. یکی از مهمترین این نگرانیها تبدیل شدن فضای رقابت به تخریب است. چند سطر ادامه ناظر به چنین نگرانی تنظیم شده است.
نگارنده این سطور اعتقاد راسخ دارد هرکس حتی یک قدم با اخلاص برای اعتلای جمهوری اسلامی ایران بردارد، امکان شهادتش نزدیک به ۱۰۰ درصد است. فرقی هم نمیکند در چه حوزهای فعال باشد؛ میخواهد حاج قاسمی باشد که ۴۰سال برای انقلاب دویده است یا فرزین بلیانی باشد که تنها چند ماه سرباز مرزبانی بود. در هر صورت آن کس که برای بزرگداشت آرمانهای نظام و انقلاب فعالیت کند، به شهادت نزدیک است؛ بنابراین چند نکته را از یاد نبریم:
یکم. اولین نکته در نقد و حمایت از نامزدهای مختلف باید این باشد که خدای نکرده نقدمان طوری نباشد که اگر فردا هرکدام از شخصیتهای کشور شهید شدند، در مقابل وجدان خودمان شرمنده باشیم و افسوس بخوریم که چرا فلان حرف را پشت سر رئیسجمهور یا نامزد ریاستجمهوری گفتیم و فلان حرف را نه.
دوم. در نقد و بررسیها پیش از هرچیز باید عمل و برآیند عملیات شخص مورد بررسی قرار گیرد و نه خود شخص. عمل باید در بوته نقد بررسی شود تا صالح یا فاسد بودن آن معلوم شود. خود شخص باید در مرحله چندم نقد مورد نظر باشد. دقت در عمل هم باید تداعیکننده «و من یعمل مثقال ذره» باشد.
سوم. نقد باید کارشناسانه و شاخصمحور باشد. برای بررسی عمل و کارنامه افراد باید محک داشته باشیم وگرنه بدون محک و شاخص نقدی اتفاق نمیافتد و ناگزیر وارد مجادله و مشاجره میشویم.
چهارم. شاخصها باید از کتاب و سنت و صحبتهای امام(ره) و رهبری تنظیم شده باشد. قطعاً در بررسی این منابع هم باید نگاه معقول حاکم باشد و نه اینکه صرفاً به ظاهر عبارات پرداخته شود. خلاصه که شاخص نقد باید منطبق بر نص و تفسیر دقیق آن باشد.
پنجم. نقد باید منصفانه هم باشد؛ شرایط باید کامل سنجیده شود. در بررسی کارنامه افراد باید مقدورات و محذورات فرد هم دیده شود. باید دید به نسبت ظرفیتی که در اختیار او بوده است چقدر بازدهی داشته است. وجه دیگر انصاف در نقد این است که اگر رفتار و کارنامه شخص بر شاخصهای نقد منطبق نشد، خیلی آزادمنشانه ایراد را قبول کنیم. هرجا هم عمل فرد منطبق بر شاخص هست ولو در جناح ما نباشد این نقطه مثبت او را قبول کنیم. بدانیم که هیچ انسان غیرمعصومی مبرا از خطا نیست و ما نسبت به شخصیتهای در جناح سیاسی خودمان بیشتر از جناحهای رقیب مسئولیت داریم.
ششم. نتیجه بررسی و نقد را به بهترین و شیواترین زبان ممکن ابتدا به خود شخصیت و دوستان نزدیک او برسانیم و سپس منتشر کنیم. نقد و بررسی حتی اگر در کاملترین شکل ممکن انجام شود، اما برای بیان آن از ادبیات نسنجیده استفاده شود، اثر عکس خواهد داشت. ارائه نتیجه نقد باید مصداق «و جادلهم بالتی هی احسن» باشد.
هفتم. بر نقد خود اصرار نورزیم. چه بسا نقدهای درستی که به زبان درستی هم منتشر شدهاند، اما بهواسطه عدم اطلاعات کافی از مقدورات و محذورات مسئول مورد نقد کامل نبودهاند. منتقد باید به «و ما علی الرسول الا البلاغ» پایبند باشد.
نظر شما